زنـــــــده باد زندگی ... من عاشق زندگی کردنم و زندگیم رو دوست دارم ، ممکنه گاهی خسته بشم یا غمگین اما زندگی دقیقا یعنی همین . اینکه یه روز شادی یه روز غمگین یه روزی پر از انگیزه ای و یه روز ناامیدی و ترکیب همه این ها کنار هم یعنی زندگی . همیشه نوشتن ، دل نوشته حالم رو خوب میکرده و میکنه ، تصمیم گرفتم بنویسم از زندگیم ، وقتی از گذشته تا امروز رو میبینم باورم نمیشه که چطور زندگی مثل برق و باد گذشته تا امروز که حدودا 28 سال و دوماه و اندی روز زندگی کردم ، روزای قشنگ و شیرین کودکیم ، روزای پر التهاب نوجوونیم ، سالهای پرانرژی دانشگاه و روزای مجردی و بعدم ورود به دوره خاص و جادویی متاهلی همه گذشت و گذشت تا امروز...خوشحالم که اینجا قراره بنویسم.
به امید روزهای خوش
من ستاره دارت کردم از این ببعد بخونمت
زندگی همینه ی روز درد ی روز شادی تا قدر تمام ثانیه ها رو بدونیم
سوری جان خوشحالم که میخای من رو بخونی
آخ جون